ریچارد نیکسون، رئیس جمهور سابق ایالات متحده، کتاب معروف خود را با عنوان "پیروزی بدون جنگ" نوشت و در آن توضیح داد که بهترین استراتژی برای کشورش برای کنترل جهان بدون شلیک حتی یک گلوله است.
رئیس جمهور نیکسون استراتژی خود را در دو نکته خلاصه کرد:
اول: مخدوش کردن آبروی کشور هدف، بسیج افکار عمومی آمریکا و بین المللی علیه آن و تحریک جامعه مردمی در داخل آن به گونه ای که قدرت و کنترل سیاسی و اداری آن را در داخل و وجهه آن را در خارج از کشور متزلزل کند.
دوم: بسیج بیشترین تعداد ممکن ارتش و ناوگان آمریکایی و آماده شدن برای جنگ. به طوری که به ذهن کشور مورد نظر خطور می کند که جنگ اجتناب ناپذیر است و پیروزی بر آمریکا با همه توان نظامی، اقتصادی و فنی آن غیرممکن است، آنگاه هدف تسلیم می شود و پیروزی بدون جنگ حاصل می شود. همانطور که ناپلئون بناپارت گفت، او از چین به عنوان یک غول خفته صحبت کرد که نباید بیدار شود.
آمریکایی ها طبیعتاً بر روی نظریه های خود می خوابند و تا سرمستی مجذوب آنها می شوند و در نتیجه آن نظریه ها را حمل می کنند و بدون بررسی، ارزیابی یا توسل به زبان زمان و مکان، بارها و بارها از آنها استفاده می کنند. برای این؛ آنها همچنان به پیروزیهای بدون جنگ امیدوارند، همانطور که نیکسون برنامهریزی کرد و رویای آن را داشت، با وجود تعداد زیادی از متغیرهای اطرافشان.
امروز میبینیم که آمریکاییها پس از آشکار شدن عیوب و ضعف آن در سیل الاقصی، تلاش میکنند تا رژیم صهیونیستی را بازتولید کنند، آن را احیا کنند و آسیبهای آن را ترمیم کنند، اما این بار از طریق یک پیروزی سیاسی که آنهایی را که متحدان خود میدانند را ملزم میکند. منطقه را به توزیع نقش های سیاسی بین آنها برای خنثی کردن اثرات شکست وحشتناک نظامی موجودیت و حامیان آن قبل از.
عادی سازی و هجوم به سوی نهاد اولین گام در راهبرد «پیروزی» خواهد بود که امروز آمریکایی ها در حال ترویج آن هستند، پس از آن، گشایش سیاسی، اقتصادی و گردشگری به سوی نهاد فرا می رسد بلوک علیه جنبش مقاومت و جناح های آن.
این بلوک به صورت مسالمت آمیز آغاز می شود و سپس گام های دیگری را دنبال می کند که ممکن است از طرف آمریکایی ها و رژیم صهیونیستی و با حمایت و برکت آنها به رویارویی و درگیری نظامی بین رژیم های عادی سازی و جناح های مقاومت منجر شود.
امروزه غرب دریافته است که نظریه پرزیدنت نیکسون توسط واقعیت زیسته به جنگی بدون پیروزی تبدیل شده است و با توجه به این واقعیت تلخ، جست و جوی فرمول پیروزی برای طولانی شدن عمر انسان ضروری شده است. موجودیت و طول عمر و استواری آن در نبرد هستی را افزایش دهد.
آمریکایی امروز کارت های دردناک زیادی برای دستیابی به یک پیروزی سیاسی برای موجودیت در نبرد وجودی اش دارد. این کار با تهدید حضور افراد مردد که آنها را متحد می نامد، با لزوم تسلیم شدن به طرح خود و هجوم به سمت عادی سازی، انجام می شود هر بهانه ای و محاصره اقتصادی همه جانبه، از جمله نقل و انتقالات مالی، همانطور که در تجربیات او با ایران، لیبی، سوریه و عراق وجود دارد.
جناح های مقاومت تا زمانی که جغرافیا، تجهیزات و تعداد آنها گسترش یابد، تا زمانی که موج بین المللی برای حمایت از آنها گسترش یابد، و تا زمانی که هژمونی آمریکا در حال افول تدریجی و شتابان باشد، گزینه های گسترده تر و گسترده تری خواهند داشت.
امروز، نقض دکترین نظامی و تئوری جنگ های برق آسا توسط رژیم صهیونیستی و طولانی شدن عمدی جنگ غزه، هدف آن این است که فردای سیل را مهندسی کند و آن را برای خود و برای چوپانان پشت آن سودآور کند. و خداوند بر امور آن پیروز است.
قبل از جلسه: "این احمقانه است که همیشه از ابزارهای مشابه استفاده کنیم و هر بار به نتایج متفاوت امیدوار باشیم. " و با شکرگزاری، برکات پایدار است.
منبع:
علی بن مسعود المعشنی
Ali۹۵۳۱۲۶۰۶@gmail.com
نظر شما